Cyberjournalism Vs Printjournalism
روزنامه نگاري الكترونيك و چالش روزنامه نگاري سنتي

 

 

درباره روزنامه نگاري و اينترنت

Why cyber journalism vs print journalism?Newspapers are in trouble. Readers are straying in papers. This blog will explore where we've gone wrong and what we're doing right, with an eye toward REWRITING THE FUTURE OF JOURNALISM.

 

Global Media Journal

 
   

 

Wednesday, December 31, 2003


آخرين حرفهاي سال 2003

 

اين جملات را در حالي مي نويسم كه آخرين لحظات سال 2003 در حال سپري شدن است. البته شايد تا اين مطلب به پايان رسيده ، به مرحله post & publish برسد ، سال جديد آغاز شده باشد ... پس همين حالا سال جديد را به اهالي اينترنت و بويژه ساكنان پهنه وبلاگها تبريك مي گويم و براي همه ، خاصه دوستان ديده و نديده اي كه از اين طريق يافته ام در سال جديد آرزوي موفقيت و بهروزي دارم.
در سالي كه گذشت براي نوشتن مجال اندكي داشتم و از همين روي بسياري از مباحثي را كه براي انتشار در نظر گرفته بودم همچنان در ميان يادداشتهايم دست نخورده باقي مانده اند ...
مي خواستم در اين لحظات در باب احوالات روزنامه نگاري در سالي كه گذشت بنويسم ، اما باز ديدم مجالي نيست!!! لذا تصميم گرفتم به جاي آن دوستان را به پايگاه اينترنتي Online Journalism Review ارجاع بدهم تا با خواندن مطلبي كه زحمت امثال بنده را كم كرده است ، تحولات دنياي روزنامه نگاري در سال گذشته را به صورت اجمالي مرور كنند. جايي كه Mark Glaser در مطلبي زير عنوان A Look Back at 2003, and What's on the Horizon for the Online News Universe به چشم اندازهاي دنياي خبررساني برخط در سال 2003 پرداخته است.
در ابتداي اين يادداشت مي خوانيم: سال 2003 براي روزنامه نگاري برخط (online journalism) سال پر آشوبي بود. Glaser غوغاي روزنامه نگاري بر خط را به سه مقوله نخستين «جنگ اينترنتي» ، افزايش تاثيرگذاري «وبلاگها» و «روزنامه نگاري شهروندي» يا همان citizen journalism تقسيم كرده است. او ضمن مرور وضعيت روزنامه نگاري در سال گذشته ، در مورد آينده آن در سال 2004 نيز پيش بيني هايي كرده است. در اين راستا Glaser پيش بيني هاي خود در مورد اوضاع و احوال روزنامه نگاري در سال 2003 را كه در آن خبر از رسيدن بلاگرهاي زيرك به حق و جايگاه حقيقي شان و اشتهار آنها داده بود ، به شهادت گرفته است...
اين هم از كلام آخر سال 2003 و از طرفي سخن آغازين سال 2004!!! يك بار ديگر براي همه دوستان بويژه دست اندركاران و علاقمندان مقوله
ارتباطات سالي سرشار از كاميابي آرزو مي كنم. راستي! از بابت اشتباهاتي كه احتمالا در سال گذشته در اين وبلاگ از من سر زده ، عذرخواهي مي كنم و اميدوارم كه تعداد آنها زياد نبوده باشد.


Saturday, December 13, 2003


اخبار كوتاه ، مهمترين بخش روزنامه الكترونيك

 


آخرين برداشت موج نوي روزنامه نگاري الكترونيك(cyber journalism) از رسانه هاي متقدم اين عرصه ، الهام گرفتن از اختصار اخبار راديو و تلويزيون بوده است و بدين ترتيب اخبار كوتاه به بخش مهمي از روزنامه هاي الكترونيك تبديل شده است. مهمترين تقليد روزنامه نگاري الكترونيك از راديو روي آوردن به «يادداشتهاي كوتاه» و «سبك مستقيما مربوط به موضوع» است.
پخش راديو و تلويزيوني شنونده يا بيننده را به تنظيم كانال يا فركانسي مناسب براي دريافت خبرها يا هر برنامه ديگر وامي دارد حال آنكه اينترنت امكان دسترسي به محتواي خود را - بر اساس درخواست مخاطب - در هر زماني فراهم آورده است.
هم اكنون شيكاگو تريبيون، واشنگتن پست و نيويورك تايمز در سايتهاي خود ، تيترها و خلاصه خبرهاي نسخه كاغذي شان را در كنار بخش online كه پيوسته در حال روز آمد شدن است ارايه مي كنند. فرمت ديجيتال خواننده را قادر مي سازد كه تيترها را به سرعت مرور كند و آنچه را مي خواهد انتخاب كند. اين كار در روزنامه هاي چاپي عملي نيست چرا كه محدوديتهايي دارند. اينترنت بواسطه فضاي ديجتيال آن به روزنامه الكترونيك انعطاف بيشتري مي دهد و همزمان به گيرنده اجازه مي دهد كه در مورد يك خبر خاص اطلاعات بيشتري كسب كند.
تغيير در شيوه هاي گردآوري و انتشار دانش و اطلاعات در اين انقلاب ديجيتالي چنان عميق و چشمگير است كه تنها مي توان آن را با اختراع چاپ به دست گوتنبرگ در قرن پانزدهم مقايسه كرد.اينترنتي كه ما مي شناسيم همانند كوه يخ موقتي بوده ، خبر از رسانه اي مي دهد كه در آينده ظهور خواهد كرد.
ادامه دارد.............


Thursday, November 27, 2003


citizen journalism و مشاركت مخاطبان در توليد خبر

 

چند روز پس از نوشتن آخرين قسمت يادداشتم در مورد اصول بي بي سي در عرصه خبر رساني الكترونيك مطلع شدم كه اشلي هاي فيلد(Ashley Highfield)، مدير بخش رسانه هاي نو بنگاه رسانه اي بي بي سي ، قرار است در يك گفت و شنود اينترنتي كه به همت گاردين ترتيب يافته بود به پرسشهايي كه در مورد حركت رسانه اي بي بي سي وجود دارد ، پاسخ دهد. لذا همانند بسياري ديگر ، من نيز به گونه اي برنامه ريزي كردم تا در اين گفتمان برخط كه 12نوامبر انجام شد ، حضور داشته باشم. در جريان اين گفت و شنود پرسشها و پاسخهاي متفاوتي رد و بدل شد كه نكات جالب توجهي در آنها وجود داشت. در اين مجال و پيش از آنكه از دو يادداشت قبلي كه حركت رسانه اي بي بي سي را مورد توجه قرار داده بود ، فاصله بگيريم ، مناسب ديدم كه بخشهايي از اين مباحثه را مرور كنم ، خاصه آنكه تصور مي كنم دوستاني كه در مورد دو مطلب قبلي سوالاتي را مطرح كرده بودند ، احتمالا جواب برخي از سوالاتشان را در لا به لاي آنچه كه از نظر خواهد گذشت مي يابند.
در ابتدا شايد بهتر باشد كه اشلي هاي فيلد را كمي بيشتر بشناسيم تا از اين رهگذر براي مواجهه با گفته هاي وي آمادگي بيشتري داشته باشيم.
«اشلي هاي فيلد» در اكتبر سال 2000 ميلادي به عنوان جوانترين فردي كه تا به حال به عضويت كميته اجرايي بي بي سي درآمده است ، به بي بي سي پيوست. او عهده دار مسووليت خروجي بي بي سي بر روي اينترنت ، تلويزيون تعاملي و عرصه هاي تازه اي مانند خبررساني از طريق تلفن همراه و ... مي باشد. گفتني است بي بي سي تعاملي يا همان (BBCi (BBC's interactive services مجالي را فراهم آورده تا مخاطبان اين رسانه با يكديگر و نيز بي بي سي ارتباط برقرار كنند. علاوه بر اين مسووليت امور تحقيقات و توسعه فن آوري در بي بي سي نيز به وي سپرده شده است. همچنين او پايه گذار بخش جديدي در بي بي سي است كه با نام فن آوري و رسانه هاي نو شناخته مي شود. گفته مي شود از هنگامي كه «اشلي هاي فيلد» همكاري خود را با بي بي سي آغاز كرده است ، توانسته است شمار مخاطبان پايگاه اينترنتي بي بي سي را به بيشتر از يك سوم ميزان جمعيت اينترنتي بريتانيا افزايش دهد كه اين بيشترين تعداد مخاطب سايت اينترنتي بي بي سي در طول تاريخ فعاليت آن محسوب مي شود ... معرفي «اشلي هاي فيلد» به درازا كشيد لذا بي هيچ كلام اضافه اي به سراغ گزيده اي از گفته هاي وي در پاسخ به پرسشهاي مطرح شده در ميزگرد اينترنتي MediaTalk گاردين مي روم.
«اشلي هاي فيلد» در اين گفت و شنود اينترنتي با تاكيد بر اينكه بي بي سي به پيشتازي خود در موج تازه اي از روزنامه نگاري كه به روزنامه نگاري شهروندي يا citizen journalism معروف شده است ، ادامه خواهد داد ، گفت: بي بي سي در صدد آن است كه به مخاطبانش مجال آن را بدهد تا صاحب تريبوني براي سخن گفتن باشند. وقتي از «هاي فيلد» سوال شد كه استراتژي روزنامه نگاران در رويارويي با روزنامه نگاري اينترنتي چه بايد باشد ، پاسخ داد: انتظار داريم كه روزنامه نگاري شهروندي نقش فزاينده و روشني در عرصه گزارشگري خبري بازي كند. او ادامه داد: يكي از بزرگترين تغييراتي كه در گزارشگري اخبار اتفاق افتاده است چيزي نيست جز اينكه نبايد همه گزارشها را خبرنگاران و گزارشگران منتشر كنند. مخاطبان ما مي توانند پيوسته مقالات ، نظرات ، تفاسير ، عكسها و حتي تصاوير ويدئويي را كه تهيه كرده اند براي ما ارسال كنند. در اين زمانه بزرگترين صحنه مبارزه مربوط به حفظ دو مقوله «بي طرفي و كيفيت» در دنيايي است كه اهالي آن همگي درگير توليد محتوا هستند. روايتگري ديجيتال خبر عمومي ترين سرويسي است كه بي بي سي در مورد توسعه آن بسيار حساس و پيگير است. اين آينده اي محتوم است چرا كه دريافته ايم يكي از گرايشات اجتماعي كليدي در يك جامعه لايه لايه و جزء جزء ، خواست مردم براي درگيري و مشاركت بيشتر در ساز و كارهاي رسانه اي مي باشد و اين گاه جايگزيني است براي صنوف و اجتماعاتي كه در دنياي واقعي سراغ داريم.
شماري از شركت كنندگان در اين نشست اينترنتي مسائل اقتصادي و مالي بي بي سي را مورد توجه قرار داده ، در اين خصوص پرسشهايي را مطرح كردند كه «اشلي هاي فيلد» ضمن جواب دادن به آنها تاكيد كرد: هدف ما افزايش دسترسي مطلوب عموم مخاطبان به www.bbc.co.uk و كاهش برخوردهاي اقتصادي با اين مقوله است.
پيگيري جزئيات اين گفت و شنود را به خود دوستان واگذار مي كنم تا با مراجعه به بخش MediaTalk گاردين ، حرفهاي طرفين حاضر در اين گفتمان را با دقت بيشتري مطالعه كنند.


Thursday, October 30, 2003


اصول بي بي سي در عرصه خبررساني الكترونيك(2)

 


احتمالاً خواندن يادداشت قبلي عده اي را به فكر واداشته است كه آيا يك بيانيه تبليغاتي را خوانده اند يا ...! در اين مجال بر آن نيستم وارد مقولاتي از اين دست شوم بلكه به دوستان روزنامه نگار و ديگر دوستداران اين وادي پيشنهاد مي كنم اگر به دنبال يك مرجع سهل الوصول و در عين حال قابل اعتماد و اتكا هستند ، شيوه نامه خبر نويسي بي بي سي را از دست ندهند! حالا كه گرم بازار مطبوعات سنتي و الكترونيك همچنان رونق دارد و هر روز شاهد تولد يك روزنامه ، خبرنامه و ... كاغذي و الكترونيك هستيم چرا اجازه ندهيم خط مشي تازه واردين عرصه رسانه ها از اين شيوه نامه متاثر شود تا از اين رهگذر آزموده شود. شايد در نگاه اول چنين تداعي شود كه روي كلام اين شيوه نامه بيشتر با فعالان روزنامه نگاري الكترونيك است اما با مطالعه آن احتمالاً شما هم با من هم عقيده مي شويد كه آموزه هاي آن تنها به خبرنويسي براي راديو ، تلويزيون و اينترنت اختصاص ندارد بلكه در ديگر گرايشات روزنامه نگاري نيز مي تواند كاربردي بوده ، منشاء اثر باشد(شايد به خاطر آوريد در مطلبي زير عنوان «آيا عرصه به دست روزنامه نگاري الكترونيك مي افتد؟» در مورد تاثيرات متقابل رسانه هاي سنتي و نو اشاره كرده بودم: ... بايد منتظر بود محتواي نشريات تغيير كند و تحت تأثير رسانه هاي الكترونيك فرم و شكل مطبوعات دگرگون شود ...). شيوه نامه خبر بي بي سي را بويژه براي «اهالي پهنه وبلاگها» سودمند مي دانم چرا كه بسياري از نكات آن را هر «بلاگري» بايد بداند و به كار بندد.
طبيعتاً مسائل بسياري در خصوص اين شيوه نامه وجود دارد كه مي توان در مورد آن در اين جا بحث كرد با اين حال من خودم را با بسياري از دستورالعملهاي آن موافق مي بينم: «روايت خبري خود را با پرسش آغاز نكنيد چرا كه خواست مخاطب دادن اطلاعات به اوست نه اينكه به وادي پرسشهاي يك مسابقه 20 سوالي كشانده شود و ...»
ضمناً احتمالاً از آن روي كه طراحان اين شيوه نامه آموزشي بيم آن داشته اند كه وسواس و ديسيپلين انگليسي به كار گرفته شده در تاليف BBC News Styleguide با ذائقه انگليسي زبانان آمريكايي سازگار نباشد! صدالبته وسواس به خرج داده اند و فصلي تحت عنوان Americanisms را به آن افزوده اند كه مرور آن در صفحه 19 فايل PDF نكات جالبي را در اختيار مي گذارد. در ابتداي اين فصل آمده است: امروزه همه چيز ما(بريتانيايي ها) مشابه آمريكاييها است به جز زبان!
راستي! اين شيوه نامه خود بخشي از مجموعه گسترده تري است كه بي بي سي تحت عنوان آموزشهاي رايگان برخط(free Online Courses) فراهم كرده است بنابراين بعيد نيست كه در مراجعه به آن با موارد و موضوعات جالب تري نيز رو به رو شويد. از طرفي با وجود زبان ساده و بدور از تكلفات لفظي آموزشهاي ارائه شده در اين بخش ، فكر مي كنم مراجعان براي استفاده از آن مشكل چنداني نداشته باشند.
در ميان مخاطبان اين وبلاگ علاوه بر كساني كه در محيط سايبر مي نويسند ، مدتي است دوستاني را مي بينم كه از طريق سرويسهاي اينترنتي صدا و سيما به اين جا سر مي زنند ، لذا تصور مي كنم شيوه نامه خبر بي بي سي آنها را كه سالهاست روزنامه نگاري الكترونيك را تجربه كرده اند ، بيش از ديگران به تامل وادارد. پس من و ديگر خوانندگان را از نظرات خود بي نصيب نگذاريد.


Sunday, October 19, 2003


اصول بي بي سي در عرصه خبررساني الكترونيك(1)

 

جمع آوري شيوه نامه هاي خبرنويسي رسانه هاي مختلف هميشه يكي از علائق من بوده است و تصور مي كنم دست اندركاران رسانه ها هر يك به نوعي شيفته اين مقوله كه من آن را معادل عبارت انگليسي Style Guide فرض كرده ام ، باشند.در اين راستا هنگامي كه مشغول نوشتن مطلب قبلي بودم ، تصميم گرفتم براي تكميل مباحث آن ، يك شيوه نامه خبرنويسي الكترونيك را معرفي كنم و حالا مجالي يافته ام تا آن تصميم را عملي كنم.
بنگاه رسانه اي BBC هم اكنون با ارائه خبرهاي خود به 43 زبان ، مخاطبان بسياري را در اقصا نقاط جهان به سوي خود كشانده است و در حال سمت و سو دادن به ذائقه آنها مي باشد. توفيق BBC در تعامل با مخاطبان ، ديگر رسانه ها را واداشته تا ضمن كاويدن رفتار اين بنگاه رسانه اي در عرصه روزنامه نگاري الكترونيك ، به بررسي شيوه نامه و زبان به كار گرفته شده در امر خبررساني آن بپردازند.
يكي از فاكتورهاي موثر در تعيين آنچه كه به Popularity(محبوبيت) يك پايگاه اينترنتي معروف است ميزان پيوندهاي موجود در ديگر پايگاههاي اينترنتي است كه به محتواي اين سايت اشاره مي كند. نتايج تحقيقات موسسه Online Computer Library Center در سال گذشته ميلادي نشان مي دهد كه BBC از اين لحاظ در بين پايگاههاي اينترنتي رتبه 25 را به خود اختصاص داده است. كم نيستند كساني كه The British Broadcasting Corporation يا همان BBC معروف را سلطان جهاني و بلامنازع خبررساني كيفي مي دانند. اجازه بدهيد به جاي پرداختن به القاب «بجا و نابجايي» كه كمپاني رسانه اي BBC به لطف مخاطبان و نيز رقباي حرفه اي خود كسب كرده است ، نگاه دروني تري به حركت رسانه اي آن داشته باشيم و در اين ميان شيوه نامه خبر نويسي بي بي سي را كه متضمن اصول حاكم بر فرايند توليد و انتشار اخبار در اين رسانه است را مورد توجه قرار دهيم. اواسط تابستان گذشته بود كه با كليك بر روي لينكي با عنوان The BBC Style Guide از صفحه اي تحت عنوان BBC News Styleguide سر در آوردم. در توضيحي كه بار توصيف كاركرد شيوه نامه خبرنويسي بي بي سي را بر دوش مي كشد چنين مي خوانيم: با مطالعه نسخه PDF شيوه نامه خبرنويسي بي بي سي از در افتادن به ورطه كليشه اجتناب كرده ، توان روزنامه نگاري خود را بهبود بخشيد. اين راهنما به شما پيشنهادهاي عملي در مورد جنبه هاي مختلف روزنامه نگاري ارائه مي كند... اين راهنما براي روزنامه نگاراني نوشته شده است كه در بي بي سي فعاليت مي كنند اما در عين حال منبع ارزشمندي است براي هر كسي كه مي خواهد خوب بنويسد.
ريچارد سمبروك -مدير BBC News- در اين باره مي گويد: هر زمان كه كسي مطلبي را براي بخش خبري بي بي سي مي نويسد بواسطه راديو ، تلويزيون و اينترنت به صورت بالقوه با زندگي ميليونها انسان ارتباط برقرار مي كند و اين امتيازي است كه در نتيجه كار كردن براي يكي از بزرگترين سازمانهاي رسانه اي دنيا حاصل شده است و همه اين ها مسووليت مي آفريند. در اين شرايط از بي بي سي انتظار اين است كه بالاترين استانداردها از حيث دقت ، انصاف ، بي طرفي و كاربرد درست زبان را در نظر داشته باشد. روايت درست و روشن خبر و زبان بايسته هايي هستند كه در قلب روزنامه نگاري جاي دارند. اين شيوه نامه شما را ياري مي دهد تا ابعاد روزنامه نگاري را در درون خود تقويت كرده ، با مخاطبتان ارتباط برقرار كنيد.
ادامه دارد.............


Wednesday, October 15, 2003


روزنامه نگاري الكترونيك در زمانه انقلابات رسانه اي

 

آهنگ رشد و پيشرفت فن آوري هاي رسانه اي در زمانه ما از سال ، ماه و روز پا را فراتر نهاده است و اينك هر لحظه انتظار داريم انقلابي تازه را در اين حوزه به تماشا نشسته ، تجربه كنيم.
مخاطبان رسانه ها در زمانه اي نه چندان دور بايد منتظر مي ماندند مثلاْ روزنامه صبح به دستشان برسد تا از آنچه كه در فاصله زماني خواندن روزنامه ديروز تا چاپ روزنامه امروز اتفاق افتاده است ، مطلع شوند يا در بهترين شرايط به شنيدن خبرهاي راديو روي مي آوردند اما در عصر ارتباطات و اطلاعات دغدغه ها از جنس ديگري است. حالا انتشار سريع خبرها ديگر يك واقعيت است نه رويا با اين وجود مخاطبان رسانه ها مساله تازه اي را پيش روي خود مي بينند و آن حجم عظيمي از اطلاعات و اخبار است كه پيوسته بر مقدار آن افزوده مي شود. سخن گزافه اي نيست اگر كه بگوييم: واقعيت استفاده از فن آوري ارتباطات و اطلاعات و شبكه جهاني(اينترنت) براي اغلب كاربران رويارويي با انبوهي از اطلاعات ناخواسته است. اينترنت در حقيقت قرار بوده و هست دستيابي به اطلاعات و عقايد مختلف را براي كاربران تسهيل كند اما در عوض به محل نشو و نما و گسترش شايعات و اطلاعات نادرست مبدل شده است... اينكه روزنامه نگاران و اعتبار سنتي حرفه آنها نزد افكار عمومي در اين آشفته بازار چه نقشي ايفا مي كند ، موضوع يكي از مباحث آتي «روزنامه نگاري الكترونيك و چالش روزنامه نگاري سنتي» است لذا صحبت در اين خصوص را ناتمام باقي مي گذارم تا در فرصتي مناسب به آن بپردازم. اين يادداشت در حقيقت بهانه اي است براي پيگيري سلسله مباحث روزنامه نگاري الكترونيك و چالش روزنامه نگاري سنتي كه مدتي است دچار وقفه شده است.
در يك نگاه كلي روزنامه نگاري الكترونيك را مي توان چنين تعريف كرد: روزنامه نگاري الكترونيك تمام فرايندهايي را شامل مي شود كه توليد خبر براي دسترسي عمومي از طريق راديو ، تلويزيون و در ساليان اخير اينترنت را در پي دارد. اين مقوله مواردي نظير پخش راديو و تلويزيوني مدار بسته ، سالنامه هاي ويدئويي و روزنامه هاي برخط(online) و ... را نيز در برمي گيرد. در روزنامه نگاري الكترونيك گوش و چشم مخاطب هر دو ، هدف «پيام» توليد شده است. در اين گرايش از روزنامه نگاري همانند روزنامه نگاري كاغذي مقصود «اطلاع رساني» است با اين وجود شيوه نوشتن براي راديو ، تلويزيون و اينترنت با آنچه كه در رسانه هاي مكتوب رايج است ، تفاوت دارد. در روزنامه نگاري الكترونيك نه تنها زبان ارتباطي رسانه و مخاطب متفاوت است بلكه مقوله هاي غير كلامي نظير موسيقي و جلوه هاي صوتي(sound effect) نيز نقشي اساسي بازي مي كنند اگر چه كه همچون رسانه هاي سنتي مكتوب ، در روزنامه نگاري الكترونيك نيز همچنان كلمات زير ساخت اصلي ارتباط را تشكيل مي دهند.
با اين وصف مي توان نتيجه گرفت كه: روزنامه نگاري الكترونيك به مجموعه گسترده اي از«واسطه هاي رسانه اي» اشاره دارد كه براي رساندن «پيام» به مخاطب به خدمت گرفته مي شوند. در عرصه روزنامه نگاري الكترونيك ، انقلاب با تولد رسانه تلويزيون آغاز شد و با تلويزيون ماهواره اي ادامه يافت و اكنون با ظهور سايبر ژورناليسم(cyber journalism) به اوج خود رسيده است. سايبر ژورناليسم فرايند خبررساني را نسبت به گذشته شتاب و سرعت بيشتري داده است و فرصتها و زمينه هايي را فراهم آورده كه تا پيش از اين رويايي مي نمود.
ادامه دارد.............


Wednesday, October 01, 2003


پاياني بر تاريخ 500 ساله خيابان Fleet!

 


گاردين هفته گذشته طي مطلبي زير عنوان «a 500 years of history ends for Fleet St» نقل مكان بنگاه خبري رويترز به منطقه Docklands را مورد توجه قرار داد و از آن به عنوان آخرين فصل از تاريخ پرشكوه خيابان Fleet ياد كرد ، جايي كه سنگ بناي نخستين چاپخانه لندن در آن گذاشته شد.
با «اسباب كشي» تنها سازمان ملي خبررساني انگليسي زبانِ -رويترز- باقي مانده در خيابان Fleet بر بيش از نيمي از تاريخ هزارساله فرهنگ ، چاپ و مطبوعات كه در اين خيابان رقم خورده بود ، نقطه پايان گذاشته شد.
بنگاه بحران زده رويترز كه زماني صاحب ثروت چند ميليون دلاري بود اعلام كرده است كه انتظار دارد در نتيجه اين نقل مكان 35 ميليون پوند بدست آورد. خروج رويترز از اين منطقه ، گذرگاه باريك و پر ازدحامي در مركز لندن را كه يك صد سال پيش به نام خيابان ماجراها(Street of Adventure) شناخته مي شد و اخيراً Street of Shame نام گرفته است ، به خيابان ارواح تبديل مي كند!
ماجرا از سال 1500 ميلادي با آمدن انتشارات Wynkyn de Worde كه به عنوان شاگرد پدر صنعت چاپ انگلستان(Thomas Caxton) نخستين چاپخانه را در كنار كليساي سنت برايد(St Bride) بنيان نهاد ، آغاز شد...
گاردين داستان اين خيابان پر ماجرا و پر التهاب را با گفته هاي فرانك مايلز 79 ساله كه خاطراتش از گذشته اين خيابان را مرور مي كند ، ادامه مي دهد...
منچستر گاردين از نخستين موسسات رسانه اي بود كه در اوائل دهه 1960 اين خيابان را ترك كرد و اكنون در محل ساختمان آن يك كارگاه كليدسازي فعاليت مي كند. بخشي از اين خيابان كه محل استقرار مطبوعات برجسته اي چون ديلي تلگراف و نيز ديلي و ساندي اكسپرس بوده است هم اكنون براي فعاليت بانك تجاري Goldman Sachs نماسازي شده است. تنها سازمانهاي رسانه اي باقي مانده در خيابان Fleet ، دفاتر لندن خبرگزاري فرانسه(AFP) و بنگاه انتشاراتي-رسانه اي Dundee publisher DC Thomson مي باشند...
گاردين در انتهاي گزارش خود آورده است : شكوه كلوب مطبوعات هم از آن رخت بربسته است ، جايي كه زماني يك طبقه كامل از يك ساختمان را تصرف كرده بود. اين كلوب در حال حاضر در سه اتاق در موسسه «سنت برايد» به حيات خود ادامه مي دهد ، البته در حالي كه ديگر از نشستها و كنفرانسهاي مطبوعاتي در آن خبري نيست.
گاردين گزارش خود را با اين نقل قول از فرانك مايلز به پايان مي برد: «آنچه كه هرگز نفهميدم اين است كه چرا آنها(رسانه ها) نتوانستند فن آوري جديد چاپ را به گونه اي بنيان نهند كه همچنان بتوانند اين ساختمانها را حفظ كنند. حالا قدم زدن در خيابان Fleet خيلي غم انگيز است. آنجا واقعاً شهر ارواح شده است» .
فكر مي كنم مرور متن كامل گزارش گاردين در مورد خياباني كه زماني بستر فعاليتهاي رسانه اي انگليس بوده است ، هم جالب باشد و هم دوستان روزنامه نگار را به تامل وادارد.


Thursday, September 25, 2003


در «مغز گالوپ» چه مي گذرد؟!

 


به دوستان روزنامه نگار و ديگر علاقمندان توصيه مي كنم «مغز گالوپ» را از دست ندهند! موسسه نظرسنجي گالوپ را حتماً همه مي شناسيد ، مو’سسه اي كه بيشتر از 70 سال است رفتار و طبيعت انساني را زير نظر دارد و نتايج مطالعات و بررسي هاي آن منشاء تحولات مختلفي در دنياي غرب بوده است. اينك «گالوپ» نتايج بيشتر از 60 سال افكار سنجي عمومي را در يك بانك اطلاعاتي گرد آورده تا محققان و علاقمندان به جستجو در آن بپردازند.
اين بانك اطلاعاتي ارزشمند حاوي 125 هزار سو’ال و پاسخهاي افزون بر 5/3 ميليون نفر از كساني است كه در اين سالها (از سال 1935) مورد پرسش قرار گرفته اند. علاوه بر اين نتايج جديدترين افكارسنجي هاي «گالوپ» نيز از اين طريق قابل دسترس است.
در اين خصوص بيش از اين نمي نويسم و بقيه را به خودتان واگذار مي كنم تا با رفتن به «مغز گالوپ» ببينيد در آن چه مي گذرد؟!

*مبارزه انتخاباتي ديجيتالي!
نامزدهاي احراز پست فرمانداري ايالت كاليفرنيا چنانچه مايل به مشاركت در طرحي كه Candidate Camera نام گرفته است ، باشند يك دستگاه دوربين ديجيتال Gateway T-50 با دقت 5 ميليون پيكسل دريافت مي كنند تا مبارزه انتخاباتي خود را رنگ و بويي ديگر دهند و با استفاده از اين دوربين و البته اينترنت ، ديد دروني تري از شرايط موجود را به راي دهندگان هديه كنند و علاوه بر اين به وقايع نگاري مصور انتخابات آتي كمك كنند.
نامزدها بايد شخصآ به تهيه عكس بپردازند و اين امكان فراهم شده تا هرروز يك عكس به آلبوم مبارزه انتخاباتي خود بر روي اينترنت اضافه كنند.
مجري و پشتيبان اين طرح را هم احتمالاً آن دسته از روزنامه نگاران و بويژه عكاسان خبري كه با جايزه پوليتزر و برندگان آن آشنايي دارند ، به خوبي مي شناسند چرا كه او كسي نيست جز ديويد هيوم كنرلي(David Hume Kennerly) كه در سال 1972 به خاطر عكسهايي كه از جنگ ويتنام گرفته بود ، برنده جايزه پوليتزر شد...
بيش از اين توضيح نمي دهم و علاقمندان را دعوت مي كنم سري به پايگاه اينترنتي اين طرح بزنند تا ضمن ديدن عكسهايي كه تا به حال گرفته شده ، اطلاعات بيشتري نيز بدست آورند. براي آشنايي بيشتر با ديويد هيوم كنرلي هم بد نيست از سايت او بازديد كنيد.

*عضو تازه خانواده جستجوگرهاي اينترنتي
و اما يك جستجوگر جديد كه براي يافتن موضوعات مورد نظر مراجعانش موتورهاي جستجويي نظير Wisenut ، Altavista ، Teoma ، Lycos ، Yahoo ، MSN ، Netscape را جستجو مي كند. بازديدكنندگان از Fazzle با ثبت نام(رايگان) در اين جستجوگر از امكانات پيشرفته اي مانند جستجوي خبرها بهره مند مي شوند. از ديگر امكانات جستجوگر Fazzle مي توان به جستجوي بهترينها يا تمام وب و نيز جستجوي عكس و فيلم اشاره كرد. شما حتي مي توانيد نتايج جستجو را از طريق پست الكترونيك دريافت كنيد.
يك بار آزمايش Fazzle خالي از لطف نيست. راستي! اگر در مراجعه به اين جستجوگر با نكات تازه اي رو به رو شديد ديگران را هم بي نصيب نگذاريد.


Thursday, September 04, 2003


آيا محصول كار روزنامه ها «تاثيرگذاري» است؟

 


حين گشت و گذارهاي معمول براي يافتن نشانه هايي از تغييرات و تحولات جديد در دنياي ارتباطات و بويژه روزنامه نگاري از پايگاه اينترنتي دانشگاه كاروليناي شمالي سر درآوردم و پروژه اي تحت عنوان The Quality Project را در مقابل خود ديدم كه راهبري آن را «فيليپ مه ير»(Philip Meyer) عهده دار است.
در مقدمه اي كه به معرفي اين پروژه اختصاص داده شده است ، مه ير مي گويد: روزنامه نگاري ايده آل هميشه محصول كشمكش بين «كسب سود» و «احساس مسووليت اجتماعي» بوده است اما اخيراً نشانه هايي را مي بينم كه حاكي از بر هم خوردن توازن در اين كشمكش است ...
قسمت جالب توجه اين طرح مدلي است كه Societal Influence Model for the Newspaper Industry نامگذاري شده است و در كنار اين يادداشت تصويري از آن مشاهده مي شود. بر اساس اين مدل و نظريه مه ير محصول ابتدايي يك روزنامه «تاثيرگذاري» است كه به دو صورت ظهور و بروز مي كند: اول تاثيرگذاري اجتماعي كه به خاطر مقاصد اقتصادي نيست و دوم تاثيرات اقتصادي كه براي فروش و كسب سود است و البته اين دو جنبه ارتباط نزديكي با هم دارند چرا كه اين تاثيرات اجتماعي روزنامه است كه به تاثيرات اقتصادي آن ارزش و اعتبار مي دهد. هر چند كه نظرات منتشر شده از سوي تحليلگران عرصه سرمايه گذاري مدل بسيار ساده تري را ارائه مي كند كه بر مبناي آن: روزنامه بستري است براي تحويل تبليغات به چشم مخاطب ...
كساني كه مدل ارائه شده توسط طراحان اين پروژه را مي بينند احتمالاً هر چه بيشتر به آن نگاه كنند به آن علاقه بيشتري پيدا مي كنند اگرچه كه دست اندركاران پروژه همچنان در تلاش هستند تا ميزان اعتبار اين مدل را مشخص كنند.
شخصاً اميدوارم كه گردانندگان اين طرح جالب در اثبات مدل پيشنهادي خود موفق شوند البته به گونه اي كه طرح به سمت تفكر خشك و كويري «فروش چشمهاي مخاطبان روزنامه ها به سوداگران بازار تبليغات» گرايش پيدا نكند.
به هر روي اگر خود را به اين بحث و مدل ارائه شده علاقمند ديديد راهي دانشگاه كاروليناي شمالي در اين نشاني شويد.
وضعيت فعلي پروژه و اينكه هم اكنون به چه مرحله اي رسيده است را هم در اين جا مرور كنيد و در ادامه اگر فرصت داشتيد و البته همچنان علاقمند بوديد نگاهي به دو گزارش جالب در اين زمينه كه به صورت PDF تحت عنوانهاي editorial staffing و نيز credibility-circulation death spiral ارائه شده است ، بيندازيد. گفتني است گزارش وضعيت فعلي طرح آخرين بار اواسط ماه ميلادي گذشته (14 آگوست) بروزرساني شده است.


Thursday, August 28, 2003


«رسانه» در جريان دگرگوني تدريجي ، زبان خاص خود را مي يابد

 


آنچه مسلم است تدريجي بودن امر دگرگوني است كه در نتيجه آن رسانه جديد زبان خاص خود را به دست مي آورد و در عين حال رسانه قديمي تلاش مي كند، خود را با وضعيت جديد هماهنگ سازد.
نمود عيني اين تطورات و گونه به گونه شدنها را مي توان در تاثيرپذيري گرايشات مختلف ژورناليسم از يكديگر سراغ گرفت. ژورناليسم راديويي با روخواني ساده اخبار روزنامه ها آغاز شد و ژورناليسم تلويزيوني نيز همانند اخبار راديويي بود كه با تصاوير همراه شده بود.
روزنامه ها بويژه پس از تثبيت جايگاه اخبار تلويزيون انتشار چندين نسخه در روز را كنار گذاشتند. راديو نيز شيوه برنامه سازي خود را به دليل وجود تلويزيون به شكل چشمگيري تغيير داد و... استفاده رسانه هاي خبري سنتي از اينترنت براي تكميل و گسترش دامنه پوشش فعاليتشان نمونه اي خوب از اين نوع رفتارهاي هماهنگ شونده است.
ادامه دارد.............


دريافت جديدترين خبرهاي CNN از طريق پست الكترونيك

 


در ادامه ارائه خدمات خبري از طريق پست الكترونيك ، سي. ان. ان هم سرويس CNN Breaking News alerts خود را به علاقمندان عرضه كرد.
اما با وجود آنكه هر روز بازار سرويسهاي خبري از طريق اي-ميل داغ تر مي شود Steve Outing معتقد است كه زمان آن رسيده است كه پايگاه هاي خبر رساني براي آگاه كردن مخاطبانشان از خبرهاي جديد به استفاده از سيستم تحويل خبر از طريق RSS روي آورند چرا كه با وجود انبوه نامه هاي الكترونيك ناخواسته(spam) و نيز كرمهاي اينترنتي ، اي-ميل تقريباً غير قابل استفاده شده است و اين همان راهي است كه بخش خبري پايگاه مشهور Yahoo در پيش گرفته است.
*اي-ميل به پايان خود نزديك مي شود!
Steve Outing در مطلبي زير عنوان: «با مرگ اي-ميل RSS جايگزين آن مي شود» ، چنين مي گويد: چه كسي فكر مي كرد كه وضعيت تا اين حد بد شود؟! اي-ميل كه به عنوان عامل رشد و توفيق اينترنت و نيز بهترين كانال ارتباطي دنياي online براي نشر و تبادل داده ها ، بلند آوازه شد ، اينك با شتاب در سرا شيبي سقوط رو به نابودي مي رود و اين نيست مگر به خاطر فعاليتهاي مخرب ويروس نويسان و اسپمرها(spammers). شواهد حاكي از آن است كه ديگر اي-ميل يك ابزار كارآمد براي رساندن اطلاعات به مخاطبان نيست و از همين روي ناشران الكترونيك در پي يافتن يك شيوه جايگرين هستند ...
Steve Outing ادامه مي دهد «بيش از يك سال از زماني كه در اين خصوص نوشتم: از دريافت اي-ميل هاي ناخواسته رنجور و خسته ام ، مي گذرد و از آن هنگام تا به حال وضعيت بدتر شده است. او به نظر Pirillo اشاره مي كند كه اي-ميل را يك واسطه يا رسانه آلوده مي داند و اضافه مي كند شواهد اين آلودگي را به براحتي مي توان يافت...»
اگر مايل به پيگيري و مرور مشروح نظريات Steve Outing در اين خصوص هستيد سري به پايگاه اينترنتي editor and publisher بزنيد.
*RSS چيست؟
در انتهاي اين مبحث و به جهت تكميل آن بد نيست اشاره اي گذرا به RSS داشته باشم.
RSS كوتاه شده عبارات Really Simple Syndication يا Rich Site Summary و يا RDF Site Summary مي باشد. اگر چه كه امروزه بيشتر بعنوان يك نام مطرح است تا يك مخفف.
RSS عبارت است از يك قالب ساده و توافق شده از جنس XML براي ارائه اطلاعات خام. RSS را مي توان يك فايل يا محتواي حافظه سرويس دهنده ميزبان يك وب سايت دانست كه به ديگر سايتها مي گويد كدام مطالب يا صفحات اين سايت جالب است. به عبارت ديگر زماني كه بخواهيم عناوين مطالب يك سايت را براي نمايش در ديگر وب سايتها ارائه كنيم از RSS استفاده مي كنيم.


Saturday, August 16, 2003


به آينده روزنامه نگاري خوش آمديد!

 


«بعد از ظهر دوشنبه 23 ژوئن يك تصوير براي لحظاتي خبرهاي تلويزيوني را در ژاپن تحت الشعاع قرار داد و آن چيزي نبود جز تصاوير ويدئويي حادثه اي كه در نخستين ساعات بامداد آن روز اتفاق افتاده بود و در جريان آن 12 اتومبيل در يك بزرگراه به يكديگر برخورد كرده بودند.
بنا به گفته دست اندركاران پخش خبر ، اين حادثه كه طي آن 4 نفر كشته و 13 نفر زخمي شدند بر اثر خطاي يك راننده باز نشسته كاميون رخ داد ...
در آن لحظات هيچ هلي كوپتر كنترل ترافيكي در آن حوالي حضور نداشت تا پايين آمده ، تصاوير مناسبي از سانحه تهيه كند و از طرفي هيچ گزارشگري هم نبود تا به صحنه حادثه فرستاده شود اما در عوض بينندگان ژاپني تلويزيون به لطف تلفن همراه دوربين دار راننده كاميون ديگري كه در آن لحظه حادثه را ثبت و ضبط كرده بود ، واقعه را ديدند. در ادامه اين راننده در يك برنامه زنده تلويزيوني كه از شبكه ژاپني NHK پخش مي شد شركت كرده ، در حالي كه تلويزيون تصاوير غير شفافي را كه با دوربين تلفن همراهش گرفته بود نشان مي داد به توصيف صحنه حادثه پرداخت ....»
با خواندن اين خبر احتمالا بايد گفت: به روزنامه نگاري سده بيست و يكم _ جايي كه شهروندان عادي مجهز به تلفنهاي همراه دوربين دار مي توانند بلافاصله گزارشگر يك رويداد يا انتشار دهنده يك خبر شوند_ خوش آمديد!
فن آوري ارتباطات سيار، امروز بدين مفهوم است كه ديگر نيازي نيست شما پشت ميزتان نشسته باشيد يا حتي صاحب يك رايانه باشيد تا بتوانيد از طريق پست الكترونيك عكسي را براي يك روزنامه ارسال كرده ، يك مجله الكترونيك يا وبلاگ را منتشر كنيد. اكنون به لطف تلفنهاي همراه مجهز به دوربين شرايطي فراهم شده تا شما متن و عكس را مستقيما به روي اينترنت منتقل كنيد يا آنها را براي يك روزنامه محلي بفرستيد...
نشر الكترونيكي از طريق تلفن همراه و ديگر تجهيزات سيار پديده نسبتا تازه اي است كه از آن به moblogging يا mobile blogging ياد مي شود و بسياري را عقيده بر آن است ابزار نشر الكترونيك سيار فرصتهاي بزرگي براي روزنامه نگاري و ديگر صنايع بوجود خواهد آورد و همين موضوع اوائل ماه گذشته ميلادي عده اي را به توكيو كشاند تا در نشستي تحت عنوان First International Moblogging Conference شركت كرده ، طي آن به بحث و تبادل نظر در مورد moblogging بپردازند.
نخستين نشر الكترونيك از طريق تلفن همراه بر روي وبلاگ در سال 2001 بوسيله يك بلاگر ساكن توكيو انجام شد و پس از آن افراد ديگري نيز آن را تجربه كردند...
بگذريم كه فراگير شدن moblogging چقدر عملي مي نمايد ، اما براي آنكه روزنامه نگاري آينده را مجسم كرده ، نشر الكترونيك سيار يا moblogging را بهتر بشناسيد بد نيست نگاه پايگاه اينترنتي Online Journalism Review به اين پديده و تحليلهاي مربوط به آن را كه با عناوين ذيل ارائه شده است را مرور كنيد:

در نهايت اگر خود را علاقمند ديديد كه اطلاعات بيشتري در مورد ريشه هاي Moblogging ، نخستين Mobloggerها و نشاني تعدادي از Moblogها به دست آوريد ، به پايگاه رسمي آن در اينترنت مراجع كنيد.
شايد ديدن يكي از جديدترين Moblogها كه ماجراي قطع برق در ايالات متحده را پوشش تصويري داده است ، به فهم بيشتر پديده Moblogging كمك كند و با ديدن آن به فكر فرو رويد كه باوجود فعاليت افراد غير حرفه اي در قلمروهايي كه تا پيش از اين در انحصار روزنامه نگاران بوده است ، آينده روزنامه نگاري را چگونه بايد ترسيم كرد؟


Sunday, August 10, 2003


همزيستي رسانه هاي سنتي و نو

 


محتواي نسخه چاپي يك روزنامه (البته با انجام تغييرات) مي تواند بستر فعاليت نسخه الكترونيك آن باشد اما نه بدان مفهوم كه نسخه الكترونيك روزنامه آيينه نسخه چاپي باشد. نسخه الكترونيك يك روزنامه بنا به ماهيت محيطي كه در آن عرضه مي شود (اينترنت) پيوسته در حال به روزرساني محتواي خود مي باشد و به اين سبب مي تواند به عنوان يك منبع خبري مورد استفاده نسخه مكتوب آن نيز باشد .
اصولا بين رسانه هاي سنتي و نو ، نوعي ارتباط همزيستي وجود دارد بدينگونه كه يك قالب رسانه اي به قالبهاي ديگر كمك مي كند.مثلا در يك روزنامه مردم براي ديدن برنامه هايي خاص در تلويزيون يا شنيدن آن از راديو دعوت مي شوند و يا براي يافتن جزئيات يك مطلب به آنها توصيه مي شود به اينترنت مراجعه كنند.
رسانه جديد (روزنامه الكترونيك) كار خود را در قالبي شبيه به روزنامه آغاز كرد اما حالا شاهد باز تابيدن آثار اين تأثيرپذيري هستيم. به اين صورت كه طراحي صفحات وب بر صفحه آرايي روزنامه ها، مجله ها و گرافيك و آرايش تصاوير و اخبار تلويزيون تأثير گذاشته است.
البته استفاده از رسانه قبلي به عنوان الگويي براي شكل ظاهري در مراحل اوليه ظهور يك قالب جديد رسانه اي مفيد است زيرا اين شيوه آسان تر، ارزان تر و كم خطرتر از ارايه راه حل قطعي و ناگهاني است و از طرفي اين كار به مخاطباني كه به قالب قديمي خو گرفته اند در شناخت و سازگاري با رسانه جديد كمك مي كند.
ادامه دارد.................


باز هم يك جستجوگر وبلاگها

 


در ابتدا بشنويد از يك جستجوگر ديگر براي كاويدن محتواي وبلاگها كه ... اصلا از قديم گفته اند:«شنيدن كي بود مانند ديدن؟» ، پس كافي است سري به waypath بزنيد تا همه چيز دستگيرتان شود!

*شوخي وبلاگي!
و اما بعد ... تب وبلاگ نويسي مرز نمي شناسد و هر كسي را ممكن است مبتلا سازد ، حتي روساي جمهور را چنانكه پرزيدنت بوش نيز به وبلاگ نويسي روي آورده است. در بالاي وبلاگ بوش از قول وي مي خوانيم: آقاي چني و آقاي راو در جلسات و ديدارها به من اجازه صحبت كردن نمي دهند بنابراين من تفكراتم را در اينجا به مردم ارائه مي كنم. گذشته از شوخي سر زدن به وبلاگ George W Bush, President خالي از لطف نيست.

*اخبار مطالعات دانشگاهي
با عضويت در Ascribe Alerts اخبار مطالعات و تحقيقات دانشگاهي را به محض انتشار دريافت مي كنيد.

*سرويس دانشگاه يوتا براي جستجو در روزنامه هاي متقدم آمريكايي
اين هم حاصل تلاش دانشگاه يوتا براي فراهم آوردن امكان جستجوي آنلاين نسخه هاي قديمي چندين روزنامه. نكته جالب توجه آن كه پس از جستجوي موضوع يا كلمه مورد نظر و فهرست شدن نتيجه كاوش در بانك اطلاعاتي الكترونيك دانشگاه ، مي توان اصل روزنامه ها را به صورت پي دي اف ديد و در همين حال در كنار هر شماره روزنامه عناوين صفحات مختلف در دسترس است.
كاش! مراكز دانشگاهي ما نيز با همكاري روزنامه نگاران علاقمند دست به اقدام مشابهي زده ، گذشته مطبوعاتي ايران را در دسترس پژوهشگران علوم ارتباطات و نيز روزنامه نگاران قرار دهند. باشد از اين رهگذر گذشته خود را بهتر بشناسيم و با بازنگري روزنامه نگاري دوران حاضر ايران ، آينده آن را درخشان تر رقم بزنيم.


Sunday, August 03, 2003


پشتوانه مالي داريم پس هستيم!

 


اصولا يك رسانه با مخاطب معنا مي يابد و هم از اين روست كه هر چه مخاطبان يك رسانه بيشتر باشد وجود آن توجيه بيشتري پيدا مي كند. با اين حال كم نيستند رسانه هايي كه فارغ يا غافل از اين ضرورت ، شعارشان در اين خلاصه مي شود: «پشتوانه مالي داريم پس هستيم و ادامه مي دهيم»!
ادامه دارد..............


گفتمان وبلاگي

 

ابتدا بشنويد از نوآوري وبلاگي دالاس مورنينگ. پايگاه اينترنتي دالاس مورنينگ در اقدامي ابتكاري بلاگي را راه اندازي كرده است كه در آن اعضاي تحريريه به سوالات خوانندگان پاسخ مي دهند. در مقدمه اي كه به معرفي كاركرد اين وبلاگ مي پردازد آمده است: نقطه نظرات مطروحه در اين وبلاگ ضرورتا بيان كننده ديدگاه هاي مجموعه هيات تحريريه نيست بلكه انديشه هاي شخصي نويسندگان اين روزنامه است. اين بلاگ از آن روي بوجود آمده است تا ...

*آيا شما دشمن بوش هستيد؟!
براي اينكه ببينيد آيا تهديدي براي بوش محسوب مي شويد(!) يا نه كافي است به سوالاتي كه در اينجا مطرح شده پاسخ دهيد.
مراقب باشيد نتيجه اين پرسش و پاسخ افشا نشود چه در غير اين صورت شايد سيا احوالتان بپرسد!!!!

*دروغهاي كشنده!
You've heard the media talk about a liberal bias media, but always wondered ''where is it?'' Well, this is it!

اين عبارت زيبايي است كه نويسنده وبلاگ The liberal bias media در توصيف خط مشي آن نوشته است. ترجيح دادم به جاي برگردان فارسي اين جمله اصل آن را نقل كنم مبادا به پيام آن خدشه اي وارد شود. در اين وبلاگ مي توانيد اظهار نظرهاي قوي نويسنده را در مورد جنگ عراق و بويژه قربانيان جنگ بخوانيد. بخشي از آخرين يادداشت نويسنده كه عكسهاي تاثيرگذاري آن را همراهي مي كنند از اين قرار است:
«مادران! لطفا به فرزندانتان ياد بدهيد كه دروغ نگويند. به كودكانتان بگوييد به اين عسها نگاه كنند ، شايد يكي از آنها را بسيار شبيه به برادران ، پدران ، عموها ، دايي ها ، دوستان و يا حتي خودشان بيابند. به آنها بگوييد چگون يك مرد دروغ گفت و دروغ او تمام اين برادران ، پدران ، عموها ، دايي ها ، دوستان و پسران را كشت. ممكن است كه بخواهيد اين عكسها چاپ كنيد و بر روي ديوار بچسبانيد تا هر زمان بچه هايتان دروغ مي گويند يا قصد دروغ گفتن مي كنند به اين عكسها اشاره كنيد و به آنها بگوييد دروغها كشنده اند ...»
اگر باقي ماجرا را خودتان بخوانيد لطفش بيشتر است ، پس سري به The liberal bias media بزنيد.


Thursday, July 31, 2003


سايه برجسته سازي بر عرصه روزنامه نگاري الكترونيك سنگيني مي كند

 


يكي از پيامدهاي فن آوري ارتباطات و اطلاعات افزايش حجم و سرعت انتشار اطلاعات است و همين امر مخاطبان را در تشخيص اهميت و صحت اطلاعات و اخبار دچار سردرگمي مي كند. از همين روي يك موضوع پيش پاافتاده به خاطر سرعت عمل رسانه ها در پوشش خبري آن مي تواند به يك موضوع روز و مهم تبديل شود. سايه برجسته سازي (aggrandizement)بر عرصه روزنامه نگاري الكترونيك سنگيني مي كند و لذا هميشه خبر داغ روز و خبر بين المللي وجود دارد و اين خبرها اغلب با اهداف رسانه هاي فراگير حاكم كه با نام Mainstream (جريان اصلي) شناخته مي شوند، در ارتباط است.
ادامه دارد.................


جديدترين جستجوگرهاي پايگاه هاي خبري و وبلاگها

 


*اگر در پي يافتن جديدترين خبرها هستيد سري به RocketInfo بزنيد. اين جستجوگر شما را در يافتن جديدترين خبرها ياري مي كند و علاوه بر آن اين امكان را به شما مي دهد تا خبرهاي مورد نظرتان را در ميان وبلاگها نيز جستجو كنيد. اين جستجوگر خود را اين چنين توصيف مي كند: Breaking News and Weblog Search Engine
به هر صورت بايد آن را امتحان كنيد تا به درستي يا نادرستي شعار آن واقف شويد.
*اين دو سايت هم كه بتازگي كار خود را آغاز كرده اند اخبار و اطلاعات را از پايگاه هاي خبري و وبلاگها گردآوري مي كنند.
Daily Whirl به صورت عمده اخبار حقوقي جمع آوري شده از بيش از 100 سايت خبرهاي حقوقي را در اختيار علاقمندان مي گذارد و Daily Rotation توجه خود را بر روي گردآوري خبرهاي حوزه فن آوري از بيش از 200 پايگاه اخبار فن آوري متمركز كرده است.
*در آخر هم بشنويد از بخش جستجوي پيشرفته خبرهاي گوگل كه اين امكان را فراهم مي آورد تا بر اساس منبع خبر ، كلمات موجود در عناوين خبرها ، تاريخ و ... به جستجو بپردازيد.
حالا كه صحبت از گوگل و بخش خبري آن به ميان آمد بد نيست به مطلبي در همين خصوص كه بيشتر طنز مي نمايد اشاره كنم و آن اينكه نمي دانم چرا وقتي گوگل به اين «عظمت»! نمي تواند نشاني از صدام حسين پيدا كند چرا آمريكاييها و انگليسيها به اين اميد يافتن او به آب و آتش مي زنند...! آگر باور نمي كنيد سندش را ببينيد!!!!!!!!!!
در اين مجال نمي خواهم بيش از اين به داستان جستجوگرهاي خبر بپردازم ، پس فقط به همين بسنده مي كنم كه در يكي از يادداشتهاي آينده به مساله سستي و رخوتي كه جستجوگرهاي خبري در روزنامه نگاران بوجود آورده اند ، خواهم پرداخت.


Thursday, July 24, 2003


 


تلاش كوبايي هاي مهاجر براي رسيدن به ايالات متحده به گونه جالب توجهي در شماره روز چهارشنبه(1مرداد)روزنامه آمريكايي ميامي هرالد انعكاس يافته است. اين روزنامه با انتشار عكسي از عده اي كوبايي مهاجر كه سوار بر يك كاميون ساخت دهه 1950 در حال گذر از تنگه فلوريدا هستند! زير تيتري با عنوان كوبايي ها در تلاش براي رانندگي بر روي تنگه فلوريدا! مساله مهاجرت كوبايي هاي نااميدي را كه در چهار دهه گذشته براي رسيدن به ايالات متحده با هر وسيله شناوري كه شده(از تخته موج سواري گرفته تا تيوب و كلك هاي دست ساز)تنگه پرمخاطره فلوريدا را پشت سر گذاشته اند مورد توجه قرار داده است...
ضمن آنكه نگاهي به اين عكس مي اندازيد بد نيست اصل خبر را هم در اينجا مرور كنيد.


Tuesday, July 22, 2003


من منتشر مي كنم ، تو مي پذيري!

 



تئوري «من منتشر مي كنم تو مي پذيري» مربوط به گذشته اي است كه يك تلقي تزريقي از رسانه ها وجود داشت. يك تلقي كه بر نظريه تأثيرات پرقدرت رسانه ها استوار بود. ولي در عصر حاضر اطلاع رساني شكلي دو سويه پيدا كرده است و خوانندگان، بييندگان و شنوندگان رسانه ها ديگر براي خواندن، شنيدن يا ديدن رويدادهاي خبري به يك رسانه يا كانال اكتفا نمي كنند.
امروزه انديشه تأثيرات پرقدرت رسانه به گونه اي ديگر پيگيري مي شود مثلا رسانه هايي نظير واشنگتن پست و نيويورك تايمز در عين رقابت براي اينكه به عنوان سايت اول بر صفحه مانيتور كاربران اينترنت ظاهر شوند به نوعي ادغام گرايي روي آورده اند. به عبارت ديگر در زمانه اي كه ديجيتاليزم در حال گسترش دامنه نفوذ خود مي باشد مؤسسات بزرگ و فراملي خبري در حال ادغام شدن با يكديگر و تشكيل امپراتوريهاي عظيم رسانه اي هستند (مانند ادغام AOL,CNN و تايم وارنر)تا ضمن برجسته سازي و جريان سازي رسانه اي ، مخاطبان را بمباران خبري كرده ، تحت تأثير قرار دهند
ادامه دارد...........


توني بلر نامزد انتخابات 2004 ايالات متحده!

 


تعجب نكنيد چرا كه فكر جالبي است اگر چه كه با توجه به قانون اساسي ايالات متحده نادرست است. به هر صورت بد نيست روزنامه نگاران سري به پايگاه اينترنتي
Tony Blair for President 2004! بزنند.
شعارجالبي هم برگزيده اند:توني بلر رهبر دنياي انگليسي زبان!(Tony Blair, leader of the English-speaking world)
ضمناْ در صورت موافقت با ايده كانديداتوري توني بلر براي رياست جمهوري ايالات متحده مي توانيد اين تومار را امضا كنيد. خدا را چه ديديد شايد راي آورد و ...!

يك سرويس دهنده جديد وبلاگ

و اما بشنويد از دن گيلمور ، يادداشت نويس صاحب نام پايگاه اينترنتي سيليكون ولي(siliconvalley.com) ، كه يك سرويس جديد وبلاگ را در اين نشاني آزمايش كرد. نخستين عبارت ارسالي وي از اين قرار است:
Testing my first AOL Journal posting. This is incredibly user-friendly.


Monday, July 21, 2003


روزنامه نگاري الكترونيك و جغرافياي مخاطب

 


پيش از هر چيز بايد توجه داشت كه نسخه هاي چاپي و الكترونيك يك روزنامه اگر چه معمولا مكمل يكديگر محسوب مي شوند (نه اينكه يكي قالب متفاوت ديگري با همان محتوا باشد) اما چون مخاطبان متفاوتي دارند لذا خط سير متفاوتي نيز دارند. هنگامي كه پاي روزنامه الكترونيك به ميان مي آيد ديگر با شهروندان عادي طرف نيستيم بلكه مخاطب كسي است كه اهل كار با اينترنت و... است. به عبارت ديگر مخاطبان اين دو رسانه از يك جنس نيستند.
نسخه الكترونيك يك روزنامه بر خلاف نسخه چاپي درگير جغرافياي مخاطب نيست بلكه با مخاطباني با علايق متفاوت روبه روست كه اگر نتواند آنها را اقناع كند خواسته يا ناخواسته آنها را به سوي هزاران منبع خبري ديگر كه در پي برآوردن نيازهاي اطلاعاتي مخاطبانشان هستند، مي راند. به ديگر سخن در روزنامه الكترونيك مخاطب محكوم به آن نيست كه انبوهي از اخبار و اطلاعات را كه شايد بسياري از آنها مورد نظر و علاقه او نباشد، بخواند بلكه مخاطب دست به انتخاب مي زند. اگر يك روزنامه الكترونيك نتواند ذائقه و خواسته مخاطب را برآورده كند با دست خود زمينه اي را فراهم آورده است تا او روانه هزاران پايگاه خبري ديگري شود كه مخاطب شناسي را در دستور كار خود قرار داده اند و آماده اند آنچه را كه مخاطب مي خواهد به او عرضه كنند.
ادامه دارد.............


روزنامه ها «وبلاگ»ها را با آغوش باز بپذيرند

 

پس از وقفه اي يك ماهه دوباره آمده ام تا نوشتن در مورد روزنامه نگاري الكترونيك و چالش روزنامه نگاري سنتي را ادامه دهم. بر خلاف گذشته قصد دارم در لا به لاي آنچه كه در مورد موضوع اصلي مي نويسم نگاهي هم به اتفاقاتي بياندازم كه در كوچه پس كوچه هاي اينترنت رخ مي دهد و به نوعي به حوزه خبر و اطلاع رساني مربوط مي شود. پس به عنوان سرآغاز اينها را داشته باشيد:
آينده روزنامه نگاري برخط يا Future of online journalism عنوان مصاحبه اي است كه پايگاه اينترنتي JournalismJobs.com با ميشله نيكولوسي (Michelle Nicolosi) ترتيب داده است. نيكولوسي كه مدرس روزنامه نگاري كاغذي و بر خط (print and online journalism ) در دانشگاه كاروليناي جنوبي است مي گويد:روزنامه ها بايد وبلاگها را با آغوش باز بپذيرند...»(در حال حاضر فرصتي ندارم تا تمام مصاحبه را برگردان كنم لذا علاقمندان مي توانند مشروح اين گفتگو را در اينجا بخوانند. اگر كسي وقتي گذاشت و اين گفتگو را به فارسي برگرداند لينك آن را در اختيار من نيز بگذارد تا به اين مطلب پيوند دهم.)
اطلس انتخابات ايالات متحده (U.S. Elections Atlas) نام سايتي است كه علاقمندان و بويژه تحليلگران سياسي مي توانند در آن جزئيات نتايج انتخابات رياست جمهوري ايالات متحده را از سال 1789 به اين سو مرور كنند...
در اين سايت هم مي توانيد تحليل OpenSecrets.org از انتخابات رياست جمهوري 2004 و محدوديتهاي بوجود آمده در راه جمع آوري كمك براي تبليغات انتخاباتي را ببينيد و بخوانيد.


Sunday, June 22, 2003


براي مخاطب بايد نوشت ؛ حتي بر عكس !!!

 

حتماً مي پرسيد عنواني كه براي اين مطلب انتخاب شده چه مفهومي دارد؟ راستش با آنكه آن قدر با نقل قول از اين وبلاگ و آن وبلاگ ميانه اي ندارم ولي وقتي جملاتي را كه زير اين عنوان آمده بود خواندم حيفم آمد بي تفاوت از كنار آن بگذرم. البته در يكي از اپيزودهاي آتي «سريال روزنامه نگاري الكترونيك و چالش روزنامه نگاري سنتي»!!!!! به موضوع مخاطب و جايگاه آن در روزنامه نگاري خواهم پرداخت. پس تا آن هنگام اين يكي را به خاطر بسپاريد:
«تصور كنيد عابران پياده پشت چراغ قرمز... انتظار باعث شده كه چشم ها دنبال زاويه ديدي باشند و ماشين هاي در حال حركت معمولاً بهترين سوژه اند. آمبولانسي رد مي شه و كلمه AMBULANCE هم برعكس نوشته شده و هيچكي هم توجه نمي كنه!!! و كمتر كسي اهميت بده چرا بر عكس نوشته شده !؟ اما شرح اين قضيه ، يك مساله خاص براي روابط عمومي ها و برنامه ريزان اينترنتي رو به ياد مياره يعني : «مخاطب» ؛ مساله اصلي روابط عمومي ها كه هميشه فراموش ميشه . در طراحي پيام و برنامه ريزي تنها بايد مخاطب مد نظر باشه و پيام براساس ويژگي هاي مخاطب طراحي بشه و دقيقا برعكس نوشتن كلمه آمبولانس به دليل ويژگي مخاطب يك آمبولانس يعني رانندگان جلو هستند كه به خاطر سر و صدا آژير خطر براشون هشدار دهنده نيست و با ديدن آمبولانس در آينه بايد بتونند كلمه رو درست بخونند. عدم توجه به اين نكته و نوشتن عادي كلمه بدون توجه به مخاطب‌، دقيقاً شبيه شيوه عمل برنامه ريزان ارتباطي ماست كه در برنامه هاي خود مخاطب رو در درجه چندم قرار مي دهند . همه اقشار از مديران ارشد سازمان ، مديران ساير سازمان ها گرفته تا مردم عادي و ... يه جايي تو برنامه بهشون توجه شده جز مخاطب!!! و رضايت مديران كه حتي در مسايل ريز برنامه ريزي نظر مي دهند مهمتر از ويژگي مخاطبه .....»


Saturday, June 21, 2003


اخبار و اطلاعات ، بزرگترين سرمايه يك رسانه

 

بزرگترين سرمايه يك رسانه اخبار و اطلاعاتي است كه در اختيار دارد. هنگامي كه اخبار و اطلاعات توليد مي شود مي توان آنها را بارها و بارها از طريق رسانه هاي مختلف مورد استفاده قرار داد و از اين رهگذر يك رسانه در صورت توفيق در روز آمد كردن منظم و سريع توليدات خبري خود رفته رفته به يك مرجع خبري تبديل مي شود كه علاوه بر مخاطبان عام مورد توجه رسانه هاي ديگر نيز قرار مي گيرد. اما براي تحقق چنين رسانه آرماني چه بايد كرد ؟ شناخت درست و واقع نگري مديران رسانه اي كه در پي چنين مدلي است مي تواند سرآغاز اين حركت نوين رسانه اي باشد. اما تداوم اين روند بدون حمايت و بسترسازي لازم ممكن نيست و يا اگر ادامه يابد به سر منزل مقصود نمي رسد.
ادامه دارد..................


Wednesday, June 11, 2003


What do you think?

 

Stanislaw Lec says:"The window to the world can be
covered by a newspaper." but I say:"Each newspaper opens a new window to the world."
What about you?What do you think?Let me know.............


آيا عرصه به دست روزنامه نگاري الكترونيك مي افتد؟

 

نبايد فراموش كرد كه نسل جواني در راه است كه با «ديجيتاليزم» بزرگ شده است و خوانندگان پا به سن گذاشته روزنامه ها كه با چاپ بار آمده اند و به آن وفادار مانده اند در حال خروج از صحنه هستند بنابراين دور از انتظار نيست كه عرصه به دست روزنامه نگاري الكترونيك بيفتد. اگر چه كه در ايران حذف paper از newspaper و از دور خارج شدن كاغذ هنوز چندان عملي به نظر نمي رسد با اين حال بايد منتظر بود كه محتواي نشريات تغيير كند و تحت تأثير رسانه هاي الكترونيك فرم و شكل مطبوعات دگرگون شود. روزنامه ها همچنان به بقاي خود (البته نه مانند گذشته) ادامه مي دهند اما شكل و محتوايشان همانند محيط اينترنت پيوسته تغيير مي كند و از تعداد صفحاتشان كاسته مي شود.
روزنامه نگاري الكترونيك گرايشي گذرا نيست بلكه در حال ريشه دواندن در عادات ميليونها كاربر اينترنت در سراسر جهان است كه در كنار رسانه هاي سنتي به جستجوي اخبار در اينترنت مي پردازند. همزمان با اين تغيير عادات، در نتيجه تنوع رسانه ها و كانالهاي خبري سطح انتظارات مخاطبان نيز بالا مي رود.
ادامه دارد..................


Thursday, May 29, 2003


انعطاف پذيري ، خصيصه روزنامه الكترونيك

 













همانگونه كه پيش از اين گفته شد در نقد حركت فعلي مطبوعات ايراني كه به قول معروف صاحب دات كام (.com) هستند همين بس كه روزنامه الكترونيك و يا به تعبيري روزنامه اينترنتي آنها آيينه تمام نماي نسخه چاپي روزنامه آنها و با لتبع درگير محدوديتهاي آن مي باشد. البته معدودي از روزنامه ها (همشهري، ايران، قدس و از سال گذشته جام جم، آسياي اقتصادي و...) آگاهانه يا نا آگاهانه به يكي از خصايص محيط اينترنت كه انعطاف پذيري (Flexibility) است تن داده و براي راحتي مخاطبان به جاي آنكه تصويري از صفحات نسخه چاپي را با همان قالب (به صورت PDF)بر روي پايگاه خبري خود در شبكه جهاني اينترنت قرار دهند رنج توليد صفحات به صورت فرامتن (HTML) را بر خود هموار كرده اند. بدين ترتيب مخاطبان مي توانند به تفكيك از عكسها يا مطالب استفاده كرده، در زماني كوتاهتر به محتواي روزنامه دست يابند و اين امكان نيز وجود دارد در ميان مطالب عرضه شده به جستجوي موضوعات مورد نظرشان بپردازند (البته در صورت فراهم بودن امكانات جستجو) هر چند كه شناخت درست روزنامه ايران از مخاطبانش سبب شد كه از ابتدا روزنامه خود را هم به شكل صفحات HTML و هم به صورت PDF عرضه كند. عادت ديرينه مردم در ارتباط با رسانه هاي مكتوب اين رويكرد روزنامه ايران را توجيه مي كند، بدين معني كه تغيير عادتي به عمر چند قرن كه همانا خواندن نوشته ها بر روي كاغذ است كار ساده اي نيست اگر چه كه رسانه جديد مطالب را به شيوه اي جذاب تر عرضه كند. هنوز بسياري از مردم ترجيح مي دهند اخبار و اطلاعات مورد نظرشان را بر روي كاغذ بخوانند لذا پس از يافتن مطلب مورد نظرشان بر روي شبكه جهاني -اينترنت- از آن پرينت مي گيرند تا بعداُ با فراغ بال آن را مطالعه كنند. با اين وصف وجود يك نسخه از روزنامه به صورت فشرده كه در كمترين فضا بيشترين مطالب (اگر چه كهنه) را در اختيار مخاطب قرار مي دهد اهميت ويژه اي مي يابد چرا كه به مخاطب اين امكان را مي دهد در صورت تمايل با صرف كمترين هزينه (به لحاظ تعداد كاغذي كه صرف پرينت گرفتن از مطلب مي شود) به نتيجه مطلوب خود كه خواندن اطلاعات و اخبار است دست يابد. البته توليد صفحات خبري به صورت PDF كه اغلب خالي از خبرها روزآمد است بهترين و تنها راه پاسخگويي به اين خواسته برخاسته از عادت برخي از مخاطبان نيست. بسياري از پايگاههاي خبري اينترنتي براي همراهي با مخاطبانشان در اين زمينه بي آنكه مانعي بر سر راه روز آمد كردن محتواي سايتشان بوجود آيد در كنار هر آيتم خبري پيوندي با نام print friendly را در نظر مي گيرند كه كليك بر روي آن مخاطب را به صفحه اي هدايت مي كند كه در آن خبر مورد نظرش در فضايي محدود (بدور از حاشيه و فضاهاي خالي) به گونه اي آماده شده كه بتواند آن را بر روي كمترين تعداد برگه كاغذ پرينت بگيرد. كوتاه سخن آنكه اغلب مردم براي استفاده از اطلاعات هميشه در پي ساده ترين راه دسترسي به آنها هستند و در اين ميان مطالب مكتوب اگر چه ارزانترين انتخاب نيست ولي همچنان مؤثرترين راه دستيابي به يك گروه خاص از مخاطبان است.
ادامه دارد.................

 

 


جستجو در اين وبلاگ   جستجو در اينترنت       

 
Archives:

 
  This page is powered by Blogger, the easy way to update your web site.


Subscribe with Bloglines

Subscribe in NewsGator Online
Add 'Cyberjournalism Vs Printjournalism' to Newsburst from CNET News.com
Add to Google
MSN Alerts
Blogs that link here

Subscribe to this blog's RSS feed
Add to My AOL
Subscribe in Rojo

 

Home