Cyberjournalism Vs Printjournalism
روزنامه نگاري الكترونيك و چالش روزنامه نگاري سنتي

 

 

درباره روزنامه نگاري و اينترنت

Why cyber journalism vs print journalism?Newspapers are in trouble. Readers are straying in papers. This blog will explore where we've gone wrong and what we're doing right, with an eye toward REWRITING THE FUTURE OF JOURNALISM.

 

Global Media Journal

 
   

 

Thursday, March 18, 2004


پيك سبز مهرباني قصه هر روزتان

 


باز بهار تكرار حرف جاودانگي
باز بهار سرنوشت هميشه تكرار من
در شب جشن اقاقي ها
همره نسيم
پاورچين از كوچه خاطرات عبور كرديم
و تمام حرفمان اين بود: چه زود فردايمان ديروز شد!
در سالگشت فصل پا به سن گذاشتگي
اينك همان كودك خرد پنج شش ساله ام هنوز
آماده براي خواندن اولين كلام
آماده براي شنيدن حرف خوب زندگي
پيگير درس و مشق
در روزهاي خوش و سرمست كودكي
مشتاق راه وصل
گريزان به كوي دوست
اما در پاي پراضطراب تخته سياه
حيران ، در انتظار نوشتن اولين حرف زندگي
اينك همان پنج شش ساله كودكم
موي نه چندان سپيد
كز سياهي گذشته است
در ابتداي راه
باز هم مشتاق طلب ، عشق ، معرفت ، فقر ، فنا
مشتاق راه بي نهايت وصال
اما گريزان...
گريزان ز هر چه تخته سياه با گچ سفيد
در انتظار سرودن شعر خوب زندگي
***************
بله! تا شهر بهار و خيابان نوروز و كوچه سرور چند قدم بيشتر نمانده و از همين حالا بوي عيد را مي توان حس كرد. اگر چه بهار براي همه نقطه اي است براي آغاز دوباره اما نگاه خرد و كلان و پير و جوان به بهار همسان نيست و ...
بگذاريم و بگذريم. در واپسين لحظات سال 1382 خورشيدي مانده بودم كه چگونه با همسايگان و بستگان و دوستان دور و نزديكم در«محله وبلاگها» خوش و بشي كنم و ... لذا براي يافتن زبان حال در اين لحظات از خواجه شيراز - حافظ- مدد گرفتم:
روز هجران و شب فرقت يار آخر شد
زدم اين فال و گذشت اختر و كار آخر شد
آن همه ناز و تنعم كه خزان مي فرمود
عاقبت در قدم باد بهار آخر شد

و سر آخر ضمن آنكه بدور از هر تكلفي براي همگي بهار و سالي سرشار از كاميابي آرزو مي كنم از كلام خواجه عبدالله انصاري ياري مي گيرم كه:
يا رب! ما را تو به رحمت جان ده
درد همه را به صابري درمان ده
اين بنده نداند كه چه مي بايد خواست
داننده تويي هر آنچه خواهي ، آن ده


كاركردهاي رسانه اي جنگ عراق(5)

 


در جريان جنگ عراق سردبيران روزنامه ها عموما غوغاي مخاطبان را ديدند و به آن پاسخ دادند و در اين راستا از نخستين روزهاي بحران ، برآوردن خواسته هاي خوانندگان را با ارائه تفاسير و حلاجي زمينه هاي شكل گيري جنگ در دستور كار خود قرار دادند اگرچه كه تظاهرات بيروني اين رويكرد از روزنامه اي به روزنامه ديگر و از منطقه اي به منطقه ديگر متفاوت بود. مطبوعات آمريكايي با تعابير متفاوتي نظير «جنگ در عراق» ، «جنگ با عراق» و ... به اين رخداد مي نگريستند اما در همين حال در اروپا شاهد رويكرد رسانه اي متفاوتي بوديم مثلا در فرانسه(حداقل در نخستين روزهاي جنگ) كه با دلايل مورد استناد مهاجمان موافق نبود ، مطبوعات از اين جنگ با عنوان «جنگ آمريكايي» ياد مي كردند. لوموند در تيتر نخستين شماره خود پس از شروع جنگ با رندي نوشت: Les vraies raisons de George W. Bush يعني «دلايل واقعي بوش» كه اين با پيش زمينه هاي ذهني يك خواننده فرانسوي اين گونه معني مي شد: C'est la guerre(آن جنگ است).
در ايالات متحده وطن پرستي مغرورانه و مبالغه آميز آمريكايي كه اغلب گزارشهاي تلويزيوني با آن عجين شده بود با گزارشگري استوار و مستقل رسانه هاي چاپي پاسخ داده شد. نيويورك تايمز و واشنگتن پست مانند هميشه در خط مقدم اين جبهه رسانه اي قرار داشتند بويژه آنكه هر دو روزنامه گزارشگران با استعداد و بي باكي را براي پوشش خبري جنگ به بغداد فرستاده بودند از همين روي مطالب قابل تامل و پرمحتوايي در هر دو روزنامه يافت مي شد( از گزارشهاي تحقيقي گرفته تا بخشهاي مستقل ويژه جنگ كه هر روز منتشر مي شد). با وجود پيشتازي نيويورك تايمز و واشنگتن پست ، نبايد تصور كرد كه اين دو يكه تاز اين ميدان بودند. بسياري از مطبوعات آمريكايي و غير آمريكايي كه خبرنگارانشان به همراه سربازان آمريكايي در صحنه جنگ حضور داشتند نيز گزارشهاي بديع و در عين حال مستقلي را از ماجراهاي جاري در عراق منتشر مي كردند.
Tina Brownناگفته نماند تعصب آمريكايي در حركت رسانه اي روزنامه هاي آمريكايي و در لا به لاي گزارهايشان از جنگ به كلي غايب نبود. براي شماري از اين مطبوعات اجتناب از اين گرايشات دشوار بود اما عده اي ديگر همانند نيويورك يورك پست به داشتن چنين تمايلاتي مباهات مي كردند و از آن شادمان بودند. براي درك بهتر اين موضوع بار ديگر به سراغ نظرات تينا براون مي رويم: ... راهي كه نيويورك پست در پيش گرفته بود ارائه نقطه نظرات جسورانه اي بود كه ريشه آنها را بايد در ميان گزارشهاي يك روزنامه نگار ايراني(امير طاهري) جستجو كرد. امير طاهري در يكي از گزارشهاي خود تحت عنوان Long Distance Arabs چنين آورده بود:
Do the "long-distance Arabs" feel humiliated? So what? They should take a walk.
If they want heroism, they had better look for it in their own neck of the woods, pay for it with their own blood and organize their own dance of death...


Tuesday, March 16, 2004


كاركردهاي رسانه اي جنگ عراق(4)

 


گزارشهاي سريع و زنده كه مستقيما از صحنه حوادث مختلف ارسال مي شود يكي از مهمترين نقاط قوت تلويزيون است اما اين مزيت در جريان جنگ عراق به يك نقطه ضعف بدل شد چرا كه اغلب خبرهاي فوري بدون ويرايش روانه آنتن مي شد. بدين ترتيب تلويزيون پيوسته اطلاعات مختلفي را منتشر مي كرد كه ارتباطي با هم نداشتند و مخاطب قبل از اين كه فرصتي بيابد تا قطعات اين پازل در هم و بر هم را كنار هم بگذارد با موج ديگري از خبرهاي غير مرتبط مواجه مي شد. اما روزنامه ها با چنين مسائلي رو به رو نيستند. به طور خلاصه مي توان گفت: نويسندگان و ويراستاران خبر در روزنامه ها براي مرور محتوا فرصت كافي دارند و از اين رهگذر اگر اقتضا كند مي توانند از رويدادي كه مثلا در راس اخبار ساعت ... تلويزيون است خبري يك يا دو پاراگرافي بسازند لذا شايد بتوان پوشش روزنامه اي خبرهاي جنگ را بنوعي گزارشگري «پيچيده در لفافه» و يا «بافته در بستري» به نام context ناميد.
گذشته از ويرايش بي شتاب و با طمانينه ، ماهيت فيزيكي خاص روزنامه اين امكان را فراهم مي كند كه آن را براحتي حمل كرد پس مخاطب در صورت تمايل مي تواند يك جمله يا پاراگراف يا ... را دو بار يا بيشتر بخواند. همچنين با كوچك و بزرگ كردن اندازه قلم تيترها مي توان به نوعي ميزان اهميت آنها را به خواننده القا كرد. خوانندگان معمولا براي مطالعه مهمترين خبرها به سراغ صفحه اول مي روند و مطالب تحليلي هم معمولا بروشني مشخص شده و قابل تميز هستند. اين مزيتها را سالهاست كه مي شناسيم با اين وجود ارج و منزلت آنها آن قدر هست تا در زماني كه مردم بار ديگر در طلب روزنامه هايشان به تكاپو افتاده اند دوباره توجهمان را معطوف شان كرده ، در اين برتري ها تامل كنيم.
ادامه دارد.............


Monday, March 15, 2004


كاركردهاي رسانه اي جنگ عراق(3)

 


شايد بتوان پوشش تلويزيوني خبرهاي جنگ را مشابه توفان شني دانست كه مخاطبان در آن به زحمت مي توانستند از اوضاع احوال اطراف شان بدرستي مطلع شوند. پوشش تلويزيوني خبرهاي جنگ با همه نفوذ و تاثيرات آن ، مخاطب را بر لبه تيغ نشانده بود و به اين ترتيب يك تلنگر كافي بود تا ... مخاطب مي خواست هر روز از وقايع جنگ مطلع شود و به شدت در پي درك اتفاقاتي بود كه هر لحظه رخ مي داد اما تلويزيون به جاي همه اينها مخاطبان را عصبي مي كرد. مخاطب نه تاب تحمل تماشاي خبرهاي تلويزيون را داشت و نه مي توانست از تماشاي آن چشم پوشي كند.
تينا براون كه علاوه بر نويسندگي ، بواسطه فعاليت در عرصه روزنامه نگاري (از ساندي تايمز ، نيو استيت من ، ساندي تلگراف ، تاتلر ، سوسايتي گرفته تا نيويوركر ، واشنگتن پست ، ...) بويژه در جامعه رسانه اي بريتانيا و ايالات متحده اشتهار دارد و در حال حاضر عهده دار اداره ميزگردهايي در شبكه تلويزيوني NBC است ، پوشش خبري جنگ عراق را چنين تصوير مي كند: «زمان در ميان هيجانهاي آني ، اميدهاي بي هدف و انتظارهاي بيهوده براي نقطه اوج خبرها گمشده بود... هر چه بيشتر تلويزيون تماشا مي كردم ناتواني آن در برآوردن انتظاراتم ، اشتياق و عطش من را براي پناه بردن به روزنامه ها بيشتر مي كرد».
تلاشهاي متهورانه تلويزيون براي به كار بستن شيوه روزنامه ها در شرح و توضيح خبرها اغلب دوام نداشت و ناتمام مي ماند چنانكه كوشش ولف بليتزر(روزنامه نگاري كه از دنياي روزنامه ها به تلويزيون آمده است) در CNN چنين فرجامي داشت زيرا باوجود بينش و تفسير قابل تحسيني كه در پس اين اقدام وجود داشت آنچه كه از صفحه تلويزيون به سوي بينندگان هجوم مي آورد صحنه هاي دل آزار و دهشتناك بمباران ، تانكها ، هلي كوپترها ، خبرنگاران با ماسكهاي ضد گاز و ... بود.
ادامه دارد.............


Saturday, March 13, 2004


كاركردهاي رسانه اي جنگ عراق(2)

 


همانگونه كه پيش از اين ذكر آن رفت با وجود پوشش تلويزيوني گسترده و متنوع خبرهاي جنگ در عراق ، بسياري از مردم به روزنامه ها روي بردند. ترس ، رنج ، دلسوزي ، نفرت ، شجاعت ، شكست ، همياري ، دشمني ، تعليق و يا حتي آسودگي مضحك و در عين حال غريب وزير خوش پوش اطلاع رساني عراق(محمد سعيد الصحاف) كه هر روز ادعا مي كرد اين آمريكايي ها هستند كه كشته مي شوند...! از جمله مفاهيم متضادي بودند كه بينندگان تلويزيون پيوسته خود را در معرض هجوم برق آساي آنها مي يافتند. با همه اين اوصاف بايد گفت: پوشش تلويزيوني جنگ عراق علاوه بر اينكه ارزشمند بود به لحاظ سرعت و نيز سطح دسترسي به آن تاريخي محسوب مي شود.
اما چرا با وجود جاذبه هاي رسانه هاي الكترونيك و نيز روزنامه نگاري الكترونيك كه سرعت دسترسي به اخبار و اطلاعات را افزايش داده است ، شاهد رويكرد متفاوت و خلاف انتظار مخاطبان به سوي رسانه هاي سنتي خاصه روزنامه ها بوديم؟
صاحب نظران مباحث رسانه اي اغلب بر اين باورند كه روزنامه ها در مقايسه با رسانه اي چون تلويزيون در ايجاد بستري مخاطب پسند براي ارائه اخبار موفق تر عمل مي كنند. هنگام جنگ عراق پخش 24 ساعته تلويزيوني با پرشهاي ناويراسته و غيرپيراسته از يك بحران به بحراني ديگر ... ، به سرعت مراحل تكاملي خود را طي مي كرد. در اين ميان دبيران خبرهاي تلويزيوني مساله را درك كرده ، پيوسته تمام تلاششان اين بود كه به بهترين نحو فرايند خبرساني الكترونيك را مديريت كنند اما بستر خبري در تلويزيون اغلب با تنگنايي به نام «گذشت زمان» در هم پيچيده بود:
●در يك لحظه خبر از مقاومت عجيب عراقيها مي رسيد و لحظه اي بعد صحبت از كاهش مقاومت به ميان مي آمد.
●هنوز چند لحظه اي از انتشار خبر شورش مردمي در بصره نگذشته كه خبر مي رسيد شورشي در كار نيست.
●ابتدا خبر داده مي شد كه مردم از سربازان انگليسي و آمريكايي به گرمي استقبال كرده اند اما بعد به مخاطبان گفته مي شد كه رفتار مردمي نسبت به سربازان خصمانه بوده است.
●خبر كشته شدن يا زخمي شدن شديد صدام حسين در جريان اولين شب بمباران روزهاي بعد نيز تكرار مي شد با اين تفاوت كه در روزهاي بعد ادعا مي شد كه صدام حسين در بمباران آن روز يا شب قبلش كشته شده است و يا اين كه كشته شدگان احتمالا «بدلهاي صدام حسين» بوده اند...
اينها نمونه خبرهايي بود كه در طول جنگ مخاطبان را آشفته كرده بود.
ادامه دارد.............


Wednesday, March 10, 2004


كاركردهاي رسانه اي جنگ عراق(1)

 


مارس يادآور بحراني است كه در اين ماه به جنگ بدل شد.
چند روز ديگر اولين سالگرد جنگي است كه به لحاظ رسانه اي انتخاب نامي براي آن براحتي ميسر نيست چنانكه در طول اين جنگ تعابيري كه رسانه ها براي گزارش وقايع آن به كار بردند باعث شد تا آنها را در رديف مخالفان ، موافقان و يا گروه بي طرف و يا حتي بي تفاوت قلمداد كنند. از همين روي برگزيدن عنواني براي اين رويداد مهم كه مدتها در كانون توجه رسانه ها و افكار عمومي جهان قرار داشت ، چندان ساده نيست(مبادا شائبه اي پديد آيد و ...). با وجود همه اين بيمها اجازه مي خواهم در ادامه اين يادداشت از عبارت «جنگ عراق» استفاده كنم. رويكردها و كاركردهاي رسانه اي جنگ عراق موضوع يكي از مشغوليتهاي ذهني من بوده است كه نظرات و تحليلهاي صاحب نظران علوم رسانه اي پيوسته به آن دامن زده است. در اين مجال سعي دارم ديدگاهي را كه البته در تعامل با ديگر نظرگاهها دستخوش تغيير و تحول نيز شده است ، ارائه كنم.
رسانه ها در جريان جنگ عراق از چند جهت مورد توجه واقع شدند كه احتمالا نخستين بعد آن را بايد كاركرد رسانه ها به عنوان واسطه گزارشگري بين رويدادها و مخاطبان برشمرد اما در همين حال رسانه ها از جنبه ديگري نيز زير ذره بين افكار عمومي به صورت عام و صاحب نظران علوم رسانه اي و ارتباطي به صورت خاص قرار گرفتند و آن خط مشي و ساز و كاري بود كه براي انتشار اخبار و رويدادهاي جنگ در پيش گرفته بودند. از اين حيث در عملكرد رسانه هاي مكتوب يا كاغذي و رسانه هاي الكترونيك تفاوتهاي مختلفي را مي توان سراغ گرفت و هم از اين روي بود كه با وجود غنا و سرعت خبررساني در رسانه اي مانند تلويزيون ، كم نبودند كساني كه براي درك بهتر آنچه كه در عراق مي گذشت دست به دامان روزنامه ها شده بودند و در كنار تماشاي تلويزيون ، در ميان صفحات روزنامه ها به دنبال گمشده خود مي گشتند چرا كه آنچه روزنامه نگاري سنتي (به مفهوم عام و روزنامه هاي كاغذي به مفهوم خاص) به مخاطبانش ارائه مي كرد خبرهايي بود كه اطلاعاتي از حاشيه و روند شكل گيري بحران(براي ايجاد بافت موقعيت) چاشني آن شده بود و البته به مدد عنصر ويرايش قالبي روان و مطابق با خواست مخاطب يافته بود.
در نهايت اين عوامل دست به دست هم دادند تا ترديدها در مورد نظريه پردازي هاي ناظر بر پايان عمر رسانه هاي مكتوب كه بويژه در ساليان اخير و در بحبوحه ديجيتاليزم و انقلابات رسانه اي وسعت بيشتري گرفته و بيش از پيش جدي مي نمايد ، حداقل در آن برهه زماني قوت گيرد. شايد بتوان درسهايي را كه روزنامه ها در جريان گزارش وقايع جنگ عراق گرفتند ، به صورت خلاصه چنين فهرست كرد:
1)دادن تحليلهاي ارزشمند به خوانندگان
2)دقت
3)كيفيت مقوله اي است كه با توسل به آن مي توان فاتح ميدان رقابتهاي رسانه هاي نو و سنتي شد.
ادامه دارد.............

 

 


جستجو در اين وبلاگ   جستجو در اينترنت       

 
Archives:

 
  This page is powered by Blogger, the easy way to update your web site.


Subscribe with Bloglines

Subscribe in NewsGator Online
Add 'Cyberjournalism Vs Printjournalism' to Newsburst from CNET News.com
Add to Google
MSN Alerts
Blogs that link here

Subscribe to this blog's RSS feed
Add to My AOL
Subscribe in Rojo

 

Home