براي مخاطب بايد نوشت ؛ حتي بر عكس !!!
حتماً مي پرسيد عنواني كه براي اين مطلب انتخاب شده چه مفهومي دارد؟ راستش با آنكه آن قدر با نقل قول از اين وبلاگ و آن وبلاگ ميانه اي ندارم ولي وقتي جملاتي را كه زير اين عنوان آمده بود خواندم حيفم آمد بي تفاوت از كنار آن بگذرم. البته در يكي از اپيزودهاي آتي «سريال روزنامه نگاري الكترونيك و چالش روزنامه نگاري سنتي»!!!!! به موضوع مخاطب و جايگاه آن در روزنامه نگاري خواهم پرداخت. پس تا آن هنگام اين يكي را به خاطر بسپاريد:
«تصور كنيد عابران پياده پشت چراغ قرمز... انتظار باعث شده كه چشم ها دنبال زاويه ديدي باشند و ماشين هاي در حال حركت معمولاً بهترين سوژه اند.
آمبولانسي رد مي شه و كلمه AMBULANCE هم برعكس نوشته شده و هيچكي هم توجه نمي كنه!!! و كمتر كسي اهميت بده چرا بر عكس نوشته شده !؟
اما شرح اين قضيه ، يك مساله خاص براي روابط عمومي ها و برنامه ريزان اينترنتي رو به ياد مياره يعني : «مخاطب» ؛ مساله اصلي روابط عمومي ها كه هميشه فراموش ميشه .
در طراحي پيام و برنامه ريزي تنها بايد مخاطب مد نظر باشه و پيام براساس ويژگي هاي مخاطب طراحي بشه و دقيقا برعكس نوشتن كلمه آمبولانس به دليل ويژگي مخاطب يك آمبولانس يعني رانندگان جلو هستند كه به خاطر سر و صدا آژير خطر براشون هشدار دهنده نيست و با ديدن آمبولانس در آينه بايد بتونند كلمه رو درست بخونند.
عدم توجه به اين نكته و نوشتن عادي كلمه بدون توجه به مخاطب، دقيقاً شبيه شيوه عمل برنامه ريزان ارتباطي ماست كه در برنامه هاي خود مخاطب رو در درجه چندم قرار مي دهند . همه اقشار از مديران ارشد سازمان ، مديران ساير سازمان ها گرفته تا مردم عادي و ... يه جايي تو برنامه بهشون توجه شده جز مخاطب!!! و رضايت مديران كه حتي در مسايل ريز برنامه ريزي نظر مي دهند مهمتر از ويژگي مخاطبه .....»

بزرگترين سرمايه يك رسانه اخبار و اطلاعاتي است كه در اختيار دارد. هنگامي كه اخبار و اطلاعات توليد مي شود مي توان آنها را بارها و بارها از طريق رسانه هاي مختلف مورد استفاده قرار داد و از اين رهگذر يك رسانه در صورت توفيق در روز آمد كردن منظم و سريع توليدات خبري خود رفته رفته به يك مرجع خبري تبديل مي شود كه علاوه بر مخاطبان عام مورد توجه رسانه هاي ديگر نيز قرار مي گيرد.
اما براي تحقق چنين رسانه آرماني چه بايد كرد ؟ شناخت درست و واقع نگري مديران رسانه اي كه در پي چنين مدلي است مي تواند سرآغاز اين حركت نوين رسانه اي باشد. اما تداوم اين روند بدون حمايت و بسترسازي لازم ممكن نيست و يا اگر ادامه يابد به سر منزل مقصود نمي رسد.

نبايد فراموش كرد كه نسل جواني در راه است كه با «ديجيتاليزم» بزرگ شده است و خوانندگان پا به سن گذاشته روزنامه ها كه با چاپ بار آمده اند و به آن وفادار مانده اند در حال خروج از صحنه هستند بنابراين دور از انتظار نيست كه عرصه به دست روزنامه نگاري الكترونيك بيفتد. اگر چه كه در ايران حذف paper از newspaper و از دور خارج شدن كاغذ هنوز چندان عملي به نظر نمي رسد با اين حال بايد منتظر بود كه محتواي نشريات تغيير كند و تحت تأثير رسانه هاي الكترونيك فرم و شكل مطبوعات دگرگون شود. روزنامه ها همچنان به بقاي خود (البته نه مانند گذشته) ادامه مي دهند اما شكل و محتوايشان همانند محيط اينترنت پيوسته تغيير مي كند و از تعداد صفحاتشان كاسته مي شود.



